مهدی کاهانی مقدم/
پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله با توجه به ضرورت آگاهسازی و ارتقای فرهنگ عمومی در برابر زلزله با پیشنهاد نامگذاری پنجم دی ماه به عنوان «روز ملی ایمنی در برابر زلزله» فرصتی را فراهم کرد تا هر ساله با برگزاری برنامهها و فعالیتهای آموزشی و ترویجی، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره ۴۰ هزار نفر از قربانیان این فاجعه تلخ، زمینه ارتقای آگاهی عمومی و شاخصهای ایمنی در برابر زمین لرزه در کشور فراهم شود.
ما نیز از این فرصت استفاده کرده و با نگاهی به وضعیت خراسان رضوی و مشهد مقدس، نکاتی را به مردم و مسئولان دستگاههای مرتبط با حوزه ایمنی و مدیریت بحران یادآور میشویم؛ با این امید که تلنگری برای پیشگیری از خسارتهای زلزلههای احتمالی پیش رو باشد؛ کما اینکه گفته میشود ۶۵ درصد مساحت این استان با حدود ۶ میلیون نفر جمعیت، در خطر نسبی بالا و ۳۵ درصد در محدوده متوسط خطر زلزله قرار دارد و به عبارتی دیگر خراسان رضوی روی مدار زلزله میچرخد.
با نگاهی به حوادث یک دهه گذشته در این خطه درمییابیم که در این مدت ۱۲۷ زلزله بالای ۵/۳ ریشتر خراسان رضوی را لرزانده و بسیاری را به کام مرگ کشانده، به طوری که ۶ مورد از این زلزلهها بالای ۵ ریشتر بوده و در شهرستانهای خواف(سال ۱۳۹۱)، نیشابور(۱۳۹۰) و تربت حیدریه در سال ۱۳۸۹ خساراتی به بار آورده و این در حالی است که خراسان رضوی دارای حدود ۵۰۰ هزار هکتار بافت فرسوده است که در سالهای اخیر به نوسازی این بافتها کمتر توجه شده و روند بهسازی آن به کندی انجام میشود.
با توجه به اینکه بیشتر زلزلهها در کنار و اطراف گسلها اتفاق میافتد، دومین کلانشهر کشور هم در این بین موقعیت خوبی ندارد؛ به گفته کارشناسان، دشت مشهد را دو گسل بزرگ محاصره کرده که یکی در محدوده کشفرود در بخش شمالی دشت و گسل دیگر که به گسل سنگبست، شاندیز معروف است، در دامنه شمالی بینالود و بخش جنوبی این شهر در دامنه کوههای آب و برق در سمت چپ بولوار پیروزی قرار دارد.
گسلهای اطراف دشت مشهد نیز عبارتند از گسل باغان گرماب که در شمال غربی دشت مشهد قرار دارد و شهرستانهای چناران و قوچان را تهدید میکند و گسل دیگری در شرق مشهد به نام خیرآباد که ادامه جنوب شرقی گسل کشفرود فرض میشود.
برخی نیز از احتمال وجود گسلهای پنهان در عمق دشت مشهد خبر داده و معتقدند که در عمق دشت مشهد ممکن است گسلهایی وجود داشته باشد که به سطح زمین نرسیده و ممکن است بدون نشانههایی از فعالیت گسل، زلزله روی دهد.
کشورهایی که به زلزله اهمیت میدهند، وقتی گسل در محدوده شهر واقع میشود، حریم گسل را به فضای سبز تبدیل میکنند. این اتفاق در کشور ما و مشهد نه تنها اتفاق نیفتاده که عمده کوهخواری و تخریب منابع طبیعی برای انبوهسازی در جنوب شهر و در محدوده گسل سنگبست، شاندیز بوده است؛ بی آنکه صدای هیچ یک از مسئولان دستگاههای مدیریت بحران بلند شود.
البته با علم به اینکه ٨٠درصد ساختمانهای مشهد ناایمن هستند و به باور کارشناسان با این حجم از سازه و بناهای ناایمن، بیش از ۴۰ درصد ساکنان در صورت وقوع بلایای طبیعی در معرض خطر قرار دارند؛ شاید انبوهسازی در دامنه ارتفاعات جنوبی تفاوت چندانی در سرانجام کار نداشته باشد به خصوص آنکه میدانیم خطر زلزله برای حاشیهنشینان و کسانی که در بافت فرسوده به سر میبرند، جدی و بزرگتر است اما دست کم در دو دهه گذشته برای رفع مشکل بافت فرسوده استان و مقاومسازی ساختمانهای غیرمقاوم حاشیه شهر مشهد که جمعیت میلیونی را در خود جای داده است، هیچ اقدام مؤثری صورت نگرفته و حتی در این سالها به طور چشمگیری به وسعت حاشیهنشینی پیرامون دومین کلانشهر کشور اضافه شده است.
مشکل دیگری که دغدغه این روزهای خیلی از کارشناسان و پژوهشگران بلایای طبیعی و زلزله شده؛ ضعف عملکرد در حوزه فرهنگسازی و آموزش امدادرسانی و خودامدادی، کمرنگ بودن طرحهای پیشگیرانه نظیر بهسازی و مقاومسازی ساختمانهای مسکونی و عمومی دولتی و خصوصی، نبود اعتبارات لازم برای ساخت و تجهیز پایگاههای امداد و نجات و ساخت اردوگاههای اقماری در مبادی ورودی شهر است که باید در اولویت اقدامات مدیران استان و مشهد قرار بگیرد.
نظر شما